اهمیت شخصیتهایی که با اقتدا به این مسیر مقدس قدم در آن میگذارند و به جنگ تحریف و دروغ میروند هم در چنین بستری قابل تحلیل است. پژوهشگر و هنرمند انقلابی و پرتلاش و پرانگیزه آقای نادر طالب زاده رحمهالله علیه، یکی از رهروان این مسیر مقدس بود. تعیین یک سنگر و محدوده تخصصی برای پیگیری خنثیسازی فعالیتها و ذهنیتسازیهای دشمن در کنار موضوع مهم پرورش نیروی انسانی اردوگاه جبهه حق برای تکثیر این تفکر اقدامات موثری در این مسیر است. تکریم و تمجید از این افراد، تکریم و تمجید از نهضت جهاد مقدس تبیین است. از خداوند متعال رحمت و مغفرت و پاداش نیک برای خدمات باارزش فرهنگی و رسانهئی ایشان مسألت مینمایم.
در دهه ۷۰ شمسی استاد نادر طالبزاده دورههای آموزشی مستندسازی و فیلمسازی را برای گروههای لبنانی و افغانستانی برگزار میکرد که بعدها بسیاری از آنها در حوزه رسانه به چهرههای مطرحی تبدیل شدند و جوایز متعددی در جشنوارههای منطقهای و بینالمللی گرفتند. برخی از آنان نیز در سال ۱۹۹۲ میلادی شبکه المنار را تاسیس کردند. همچنین کلیپهای حماسی که در اوایل سال ۲۰۰ و بهویژه بعد از جنگ ۲۰۰۶ و پیروزی حزبالله در جنگ ۳۳ روزه بر اسرائیل، ساخته میشد و در آن مبارزات نیروهای حزبالله به تصویر کشیده میشد نیز خروجی کار همین افراد آموزش دیده بود. سید حسن نصرالله در دیدارش با استاد طالبزاده در سال ۱۹۹۷ میلادی، از وی به دلیل نقشی که در تربیت این مستندسازان داشت تقدیر کرد، مستندسازانی که بعدها مدیرهای رسانهای حزب الله شدند.
زمانیکه الیور استون دعوت جشنواره جهانی فیلم فجر را پذیرفته بود، رضا میرکریمی میدانست که کسی بجز نادر طالبزاده توان میزبانی از او و ارائه تصویری قوی از ایران را ندارد. وقتی استون به چارسو رفت متوجه شد که همه شیفته اسکار، کن، ونیز، برلین و دیگر رویدادهای دیگر سینماییاند، حال آنکه کَن به دنبال حضور آقای کارگردان روی ردکارپت خود بود. تام کروز، آنجلینا جولی، گری اولدمن، جانی دپ، وودی هرلسون، جان تراولتا، چارلی شین و ویلم دفو به کار کردن با استون که خود برنده چهار جایزه اسکار و پنج جایزه گلدن گلوب بود افتخار میکردند. استون به آقای نادر گفته بود I would like to see some of your engaged people, committed guys… میخواهم بر و بچههای متعدد شما را ببینم. گویا به دنبال جنس دیگری از ایرانیها بود که در چارسو نیافته بود.

طالب زاده نماد انسان پرسشگر انسان معاصر
مرحوم آقای طالبزاده (رحمت الله علیه) بهراستی یکی از سرداران بزرگ جبهه فرهنگی انقلاب بود. اگرچه خود را سرباز انقلاب میخواند و همواره میگفت «من سرباز انقلابم»، اما در واقع سرداری بزرگ در عرصه فرهنگی انقلاب بود. میتوان او را نماد بخشی از بشریت معاصر جهان دانست؛ آن گروه از انسانها که در جستوجوی حقیقت و خواهان آن هستند و در طلب آن صادق بود. ابتدا مصداق این حقیقت را در غرب با تمام جلوههایش میدید، در غرب زندگی میکرد، سیر میکرد، کار میکرد، درس میخواند و میاندیشید. اما پس از وقوع انقلاب اسلامی دریافت که مصداق راستین حقیقت کجاست، بهویژه در مواجهه با سیمای نورانی امام خمینی (رضوان الله علیه) ـ که خود همواره میگفت: «سیمای او مرا سخت تحت تأثیر قرار داد، تصویرش را در آمریکا دیده بودم» ـ بیدرنگ دریافت آنچه در جستوجویش بود اینجاست. او به درستی این را دریافت کرد و…. ادامه مطلب

دارای معیارهای مد نظر رهبری بود: سالک، مومن، انقلابی، بابصیرت، جریانساز، تاریخساز…سردار جبهه فرهنگی انقلاب دوست و دشمن را میشناخت و فقط به جبهه انقلاب فکر میکرد و به جوسازیها اهمیت نمیداد.
خداوند ان شاءالله آقای طالب زاده را قرین رحمت واسعه کند. آقای نادر طالبزاده جلوه یک انسان مومن، انقلابی و با بصیرت بود. حقیقتا هم دوست را میشناخت هم دشمن را. سمت گیریهایش کاملا جهتگیری یک انسان مومن انقلابی بود؛ آنچه مقام معظم رهبری به عنوان شاخص برای یک انسان سالک و یک انسانی که بخواهد در این دوران زندگی کند مشخص کرده بود. خودش تاریخ ساز بود، خودش جریان ساز بود و در جبهه انقلاب اسلامی، ما چهرههایی نیاز داریم که خودشان جریان سازی و فضاسازی کنند. حقیقتا در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی یک انسان اثرگذار بود و یکی از سرداران این جبهه بود. امروز ما در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی نیازمندیم که چهرههایی باشند که فقط به جبهه انقلاب فکر کنند نه به خودشان نه به جوسازیهای دشمن بلکه بصیرت اقتضا میکند در مسیر نورانی که امام و رهبری برای ما ترسیم کردهاند گام برداریم.

فقدان این افشاگر هویت و عملکرد نظام سلطه و صهیونیسم، ضایعهای جبران ناشدنی است
درگذشت جانسوز هنرمند متعهد، فرهیخته و انقلابی مرحوم "حاج نادر طالب زاده" از برجستگان عرصه هنر و رسانه انقلاب اسلامی موجب تاثر و تالم گردید. مجاهدتهای خستگی ناپذیر او در سنگر ترویج گفتمان مقاومت و انقلاب اسلامی و افشای هویت و عملکرد نظام سلطه و صهیونیسم با اقدامات و تولیدات رسانهای هوشمندانه و فاخر در قامت مستندساز ، تهیهکننده و کارشناس مجری رسانه ملی نقش بسزایی در آگاهی بخشی به افکار عمومی و مخاطبان جامعه هدف ایفا کرده است که برای فعالان جبهه انقلاب اسلامی راهگشا خواهد بود. این ضایعه جبران ناشدنی را به ملت عظیمالشأن ایران به ویژه به خانواده معظم ایشان و مجاهدان مخلص و فداکار جبهه فرهنگ ،هنر و رسانه انقلاب اسلامی تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال برای آن فقید سعید ، رحمت و رضوان الهی و همنشینی با حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و برای عموم مصیبت دیدگان، علاقهمندان و همکاران وی صبر و اجر توام با پاداش صابرین طلب میکنم.

طالبزاده یک شیعه واقعی و از افراد انتخاب شده برای نبرد نهایی است
نادر واقعا نادر است و میدانم که در فارسی به معنی کمیاب است، این حقیقت دارد. بزرگ بودن این مرد فقط بدلیل درخشان بودن، مستندساز بودن و مجری بودن در برنامه عصر نیست؛ برنامهای که به مهمترین مسائل فکری، فلسفی، دینی، متافیزیک، مدرنیته و عصر معاصر میپردازد. طالبزاده یک شیعه واقعیست، نه فقط در ظاهر بلکه در قلب، روح و باطنش یک عمق معنوی و عرفانی دارد. مبارزه طالبزاده یک مبارزه ایدئولوژیک و سیاسی است؛ من باور دارم نادر یکی از افراد انتخاب شده برای نبرد نهایی است. نمیتوانم تهران را بدون او تصور کنم. روح واقعی و ذهن درخشانِ این کشورِ شگفتانگیز رخت بر بست… برای مصاحبت با انسانهایی مانند او، هیچوقت زمان به دست نمیآید.

همصحبتی با نادر برایم از لذتهای بزرگ زندگی بود / سالها طول خواهد کشید تا بتوانیم جای خالی او را پر کنیم / این دانشمند مؤمن، دلسوز و عاشق ایران هیچوقت به فکر خودش نبود / ایمان داشت به حرفی که میزد / تأثیرگذار در سینما و رسانه بود / فقدان این انسان بزرگ و جادوانه برای ایران بسیار سنگین است / این اندیشمند و متفکر بزرگ بسیار فروتن، آرام، متواضع و مهربان بود / مبارز بزرگِ متعهد، اهل مطالعه و تحقیق، صاحب سخنان بسیار پرمغز و شنیدنی و هدایتکننده جوانان بسیار بود که با دانش، تلاش و ایمانش، ایران و مردمش را سربلند کرد.
تنها چیزی که میتوانم از این همکاری بگویم این است که با نادر طالبزاده همکاری با دانشمندی را آغاز کردم و در کنار او وقت مردم، یعنی وقت بزرگترین سرمایه کشور را به بهترین شکل ممکن به کار گرفتم. او مردی مؤمن، دلسوز، عاشق ایران و شخص فرهنگی بزرگ بود. هیچوقت به فکر خودش نبود، به فکر مردم بود و همصحبتی با نادر طالبزاده برایم از لذتهای بزرگ زندگی بود. نادر طالبزاده به آنچه میگفت، ایمان داشت و این بسیار ارزشمند است. او فقط یک برنامهساز تلویزیونی یا یک فیلمساز نبود، بلکه اندیشمند و متفکر بزرگی بود. نادر طالبزاده انسان بسیار فروتن، آرام، متواضع و مهربانی بود. او در عین حال یک مبارز بزرگ هم بود. عاشق ایران بود و برای اعتلای فرهنگ و هنر این سرزمین تلاش میکرد. او کسی بود که حقیقتاً در کارش تعهد داشت. نادر طالبزاده در همه زمینهها اهل مطالعه و تحقیق بود و به همین دلیل همیشه حرفهایش بسیار پرمغز و شنیدنی بود. او در سینما و رسانه تأثیرگذار بود و بسیاری از جوانان را هدایت کرد. نادر طالبزاده حقیقتاً انسان بزرگی بود که فقدانش برای ایران بسیار سنگین است. یاد و نام او هرگز فراموش نخواهد شد. طالبزاده برای همیشه در قلب من و همه کسانی که او را میشناختند، جاودانه خواهد ماند. او با دانش و تلاش و ایمانش، ایران و مردمش را سربلند کرد و سالها طول خواهد کشید تا بتوانیم جای خالی او را پر کنیم.

اذیت کردیم و تجلیل میکنیم / مطلقاً ریا و ریاکاری بلد نبود و "نفس" نداشت / به اندازه او آدم معنوی و روحانی ندیدم / در ترافیک انقلاب گیر نکرد
عادت کردیم که مردان بزرگ را زمانیکه در قید حیات هستند اذیت کنیم و زمانیکه از دنیا میروند تجلیل کنیم. در دورهای که چه بسی دوستانی که به دشمن پیوستند و چه بسی دشمنانی که در نقاب دوست به میدان آمدند، ایشان از دل دشمن به خط مقدم جبهه انقلاب آمد و انواع نگاهها و سرزنشها را تحمل کرد و گلایه نمیکرد. من میخواهم راجع به آینده و تداوم دغدغههای طالبزاده – که باید او را شهید طالبزاده نامید – چند نکته عرض کنم. نکته اول: بین همه فضائل طالبزاده، چیزی که همیشه بیشتر به نظر من میآمد و زیباتر بود، روحانیت و معنویت ایشان بود. من به اندازه طالبزاده انسان روحانی و معنوی کم دیدم. عده زیادی در حوزه سیاست، رسانه، هنر مشغولند، اما به عنوان شغل و نه هدف. در دورهای که بسیاری از ما در طول این ۳۰-۴۰ سال هدف را گم کردیم و دیگر هدفی نداریم و مشغول انقلاب هستیم – نه درگیر مسائل انقلاب – ایشان تا لحظه آخر هدف معنوی داشت. در رأس همه محاسباتش، حساب و کتاب معنوی بود. ما هدف معنوی کم داریم؛ هدف معنوی هست، ولی کم هست. اهل تهجد و نماز شب بود. به خاطر دوران نوجوانیاش که در فضای دیگری بود در هر فرصتی مشغول نماز قضا میشد. در حالی که بسیاری مشغول آموختن فوت و فن ریاکاری بوده و هستند، او مطلقاً ریا و ریاکاری بلد نبود. گاهی به ذهنم میآمد که گویا "نفس" ندارد! ما به آدمهایی مثل او – که در ترافیک انقلاب گیر نکردند و صادقانه آمدند – به شدت نیاز داریم. طالبزاده هرچه جلوتر آمده، انقلابیتر شد. خیلی جالب است در همین ماههای آخر که گرفتار بیماری بود، دقیقاً یک آدم دهه شصتی با قلب و ذهن پنجاه و هفتی بود.

بسیجی بور و چشم آبی مودب سلام کرد / جوان رشید خوش سیما زندگی مرفه در آمریکا را رها کرده و به جبهه آمده بود / از تعریف و تمجید خجالت میکشید / با تواضع و اخلاص به دنبال عدالت اجتماعی بود
نزدیک به چهل سال قبل یک روز کلید انداختم و وارد خانه شدم و دیدم جوانی با موی روشن و چشم آبی و لباس بسیجی در سالن خانه ما روی زمین نشسته و به دیوار تکیه داده و با دیدن من مودبانه از جا برخاست و سلام کرد؛ متعجب می خواستم از او بپرسم شما که هستید و اینجا چه می کنید که صدای برادرم محمدرضا را از طبقه بالا شنیدم که او را با نام نادر طالبزاده معرفی کرد و از پله ها سرازیر شد. محمدرضا که از قبل انقلاب سوابق چریکی در لبنان را داشت و با مرحوم محمد منتظری دمخور بود و از شروع جنگ هم در جبهه ها رفت و آمد می کرد شروع کرد با آب و تاب از این جوان رشید خوش سیما تعریف و تمجید کردن که چگونه زندگی مرفه در آمریکا را رها کرده و به ایران امده و یکسره به خدمت در جبهه ها مشغول است وچه فیلم های مستند بی نظیری از سنگرسازان بی سنگر گرفته و اکنون مشغول تدوین آنهاست و با تحسین از پلانی تعریف می کرد که دوربین از دید راننده جاده ای را نشان میدهد که بولدوزر در آن پیش می رود و در اطراف آن توپ و خمپاره منفجر می شود و راننده بی خیال می راند و نادر طالب زاده هم بی تشویش فیلم می گیرد. او از تعریف کردن های محمدرضا خجالت می کشید و با تواضع از او می خواست که کوتاه بیاید و ترجیح می داد از فیلم «خانه عنکبوت» من که به تازگی آن را دیده بود پسندیده بود صحبت کند. این اولین دیدار من با او بود که باب آشنایی جالبی را به رویم بازکرد. از آن تاریخ به بعد و در طول چند دهه من گاه و بیگاه و به مناسبت های مختلف او را میدیدم و شاهد بودم که همچنان با همان تواضع و اخلاص اولیه به دنبال تحقق آرمان هایی بود که به آنها ایمان داشت. نادر از دور افتادن انقلاب از مسیر عدالت اجتماعی رنج می برد و فاصله گرفتن مسولین از ساده زیستی و خدمات رسانی به محرومان را بر نمی تابید. یادش گرامی و روحش شاد.

مردی بزرگ در تکاپوی صلح و عدالت که آمریکا مجازاتش کرد
روز گذشته در تهران مرد بزرگی از دنیا رفت. نادر طالبزاده بسیار برای صلح و عدالت در خاورمیانه کار کرد، و در ازای زحماتش توسط دولت آمریکا مجازات شد. آخرین اهانتی که به او کردند زمانی بود که آمریکاییها را عملاً از شرکت در کنفرانسهای چندملیتی او منع کردند. دلیلش «تحریم»های وزارت خزانهداری این بود که آمریکاییها را تهدید کردند که اگر جرأت شرکت در این کنفرانسها را به خود بدهند، با جریمهی مالی و زندان مواجه میشوند.

حالا که دیگر نیست خیلیها خیلی چیزها درباره کسی میگویند که بیعیب نبود اما صادق بود و بی کینه
زمستان هنوز تمام نشده بود که زنگ زد، با صدای خسته و مریض گفت: فقط می خواستم حالت را بپرسم، سابقه نداشت همینطوری زنگ بزند، شرمنده شدم، مدتی در بیمارستان بستری بود و من برای احوالپرسی از او کوتاهی کرده بودم. خیلی حرف زد، بابت رفتاری که با جشنواره جهانی شده بود اظهار تاسف میکرد و از شرایط فرهنگی و اوضاع مدیریتی کشور گلهمند بود و البته مثل همیشه حرفهایش را با امید و ایمان به آیندهای زیبا تمام کرد. حالا که دیگر نیست خیلیها خیلی چیزها دربارهاش میگویند، خوب و بد، درست و غلط، موافق و مخالف، و رد کینههای کهنه در این هیاهوی بهراه افتاده پررنگ است، برای مردی که مثل همه ما بیعیب نبود ولی صادق بود و بی کینه، و قصه پرفراز و نشیب زندگیاش مثل خودش نادر بود.

حضور مفید جهت ارتقای روابط بینالملل تلویزیون ایران و ایجاد درک صحیح همسو با افکار عمومی جهانی
من براین باورم در تقابل با رویکرد نظامیگری واشنگتن، برنامههای عالی نادر و حضور وی در تلویزیون، در جهت ارتقای ارتباط بین چهرههای آکادمیک، محققین، متفکرین و هنرمندان ایرانی و آمریکایی خیلی مفید بود. این دیدارهای بینالمللی نقش مهمی در ایجاد اجماع در میان روشنفکران برتر جهان در مورد گفتگو با ایران داشت و موجب شد بسیاری از متفکران غربی آگاه شوند که ایران کشوری صلح آمیز است که به دنبال ترویج دموکراسی و همزیستی مسالمت آمیز در خاورمیانه است. تلاشهای نادر برای گردهم آوردن اندیشمندان و دولتیها در کنار دیپلماسی مردم به مردم نقش مهمی ایفا کرد. میبینیم که افکار جهانی بسیار با آنچه نادر انجام میداد مطابقت دارد.

نادرترین در سینما
یالطیف
نادرترین یار.
حاج نادر طالب زاده از میان یاران رفت.
نادر طالب زاده ، نادرترین شخصیتی بود که در حوزه هنر سینما می شناختم.
نادر بود در چهره پرنفوذ و مهربانش.
نادر بود در اصرار و ایمان به آنچه معتقد بود و با همه وجود آن را در رسانه و هنر بکار می بست.
نادر بود در زیست غریبش در سرزمین غرب.
نادر بود در سلوک عارفانه و مومنانه.
نادر بود و بعید می دانم کسی بتواند جای خالی او را پر کند.
خدایش او را با اولیاء محشور کند.

شعلهای در دل داشت و سراغ مسائلی میرفت که سخت بنظر میآمد
اولین بار نادر را سال ۲۰۰۶ در بولدر، کلرادو در کافهای به نام "بز خندان" ملاقات کردم. دوربین به همراه داشت و ما یک مصاحبه طولانی انجام دادیم. من بسیار تحت تاثیر انرژی او قرار گرفتم. حس میکردم ذهن او شدیدا درگیر موضوعات مختلف بود و برای غلبه بر کلیشههایی که بسیاری از آمریکاییها درباره ایران و فرهنگ و تاریخش دارند تلاش میکرد. آدم مثبتی بود. حس شوخ طبعی او را دوست داشتم. تسلط فوقالعادهای به زبان انگلیسی داشت و توانایی او در بیان به همان اندازه درخشان بود. نادر کاریزما داشت و به نظر می رسید همیشه برای حرکت به جلو آماده است. همواره به دنبال این بود که برای شکلگیری بحث و گفت و گو راهی را به سمت جلو باز کند. او در دل جرقهای داشت و آتشی درونش شعلهور بود. نادر دنبال چیزهایی میرفت که به نظر خیلی ها سخت میرسید. او از پرسیدن سوالات ناراحت کننده جهت به چالش کشیدن تفکر هژمونیک هراسی نداشت. سوالاتش در طول مصاحبه خیلی جذاب بود و ذهنی بسیار کنجکاو داشت. با برنامههایش به مردم احساس امید و عزت میداد. به هیچ نحوی احساس نمیکردید که او مغرور است و خودش را بالاتر از شما میبیند. با همه طوری رفتار می کرد که گویا با او هماندازه و برابر هستند. نادر این را زیر سوال میبرد که چرا باید مردم مطیع یک قدرت امپریالیستی باشند؟ او یک فرد فوق العاده جهت شناختن و کشف کردن بود. من انرژی او را دوست داشتم. نادر هر جایی که هستی اقامت شادی را برایت آرزو میکنم. با علاقه و محبت از تو یاد میکنیم، دستاورد های بزرگ تو نه فقط الهام بخش نسلهای ایرانی بلکه نسلهایی در سراسر جهان خواهد بود.

مصادره کردند اما او سربازی بود که جیبش را از سکه پر کردهاند و چند هزار ساعت منبر دفاع از انقلاب رفت اما برخی انقلابینما با بیانصافی او را تحقیر کردند چراکه تحمل دیدگاه متفاوت را نداشتند / همهجور جفا به وی شد ولی کم نیاورد در سینه چاکی انقلاب و بی توقع بود
این مبحث برای خود بنده آموزنده است. برخی در سفره انقلاب زحمت کشیدند، تکریم شدند و جایگاهشان قدر دانسته شد. بعضی دیگر را اما جریانهای بیانصاف تحقیر میکردند. به این معنی که هرچی بگویند من انقلابی هستم و اجازه دهید کمی تفاوت فکر کنم، اجازه نمیدهند. کما اینکه آنقدر بنده را اذیت کردند که مدتی است بحث اجتماعی را کنار گذاشتهام و میخواهم به درس بپردازم. کسی حرف بزند آنقدر به او حمله میکنند متأسفانه تا جایی که جا بیفتد که بهتانها صحیح است. در ایامی که یک عده خوردند از انقلاب و عده دیگر را بیرون کردن از سر سفره انقلاب ؛بعضیها بودند که همه جور جفایی بهشون شد ولی پای کار انقلاب بودند. یکی از این افراد مرحوم آقای طالبزاده است که چند هزار ساعت منبر دفاع از انقلاب داشت و کارهای استثنایی میکرد که از عهده هیچ کس برنمیآمد، شاید کمتر بدانند که اموالش را به خاطر شغل پدر در دوره قبل از انقلاب مصادره کردند و او با این همه ارتباط با رهبری و رؤسای جمهوری و دیگران، چون خودش اهل این چیزا نبود که تا پایان عمرش اموالش برگشت! به به این اخلاص! ارث پدری او را افراد منتصب به انقلاب مصادره کردند اما برخورد او مانند سربازی که جیبش را از سکه پر کردهاند، سینه چاک بود. خدایا نادر طالبزاده را همین حالا مهمان حضرت زهرا (س) بگردان و به ما هم توفیق بده در مسیر این جهاد، بروجردیوار، نادر طالبزاده وارـ بدون توقع حرکت کنیم. اجازه دهیم که حساب کتاب را آن دنبا انجام دهند چراکه بزرگان به ما گفتند :«هر مقدار در این دنیا بدهند در آخرت غصهش را میخورید.» خدا به ما توفیق بده همه پاداش را بدون کاستی آن طرف با ما محاسبه کنند. در سختیها، مشکلات، گرانیها، هرکه مقصر است که که بیچاره است و بارها عرض کردم مسئوول بهشتی کم پیدا میشود. خدا انشالله ما را مدیون شهدا نکند.

آمریکا هرگز او را نخواهند بخشید
افسوس که نادر ما را ترک کرد و من از وجود او محروم شدم. او جوهره دو چیز بود: فرهنگ ایرانی و به ویژه مبارزه بین المللی برای عدالت. ویژگی بزرگ نادر این بود که همه چیز را در غالب فهم بین المللی بیان میکرد. او منحصر به فرد بود چراکه یک شخصیت صرفا ملی نبود و بینالمللی شده بود. او هم یک ایرانی تمام عیار بود و هم مخلوق انقلاب. شاید نادر بیش از هر ایرانی دیگری جامعه آمریکا را میشناخت و درک میکرد. خلاصهای از درک او را میتوان اینگونه بیان کرد: درک اساسی او از آمریکا که جامعهای فاسد و در حال محو شدن است. اگر نشانهای از سقوط کامل جامعه آمریکا وجود داشت، نادر آن را درک میکرد. و فقط به همین دلیل، آمریکاییها هرگز و هرگز او را نخواهند بخشید. در کنفرانسهای افق نو چهرهها از سراسر جهان آمدند تا در مورد عدالت، استقلال، گاز سمی که در جنگ با عراق علیه سربازان ایرانی استفاده شد و نیز حوادث ۱۱ سپتامبر صحبت کنند؛ واقعاً در آن روز چه اتفاقی افتاد؟ اما اگر در مورد این موضوعات صحبت کنید، اگر از فقر، بی عدالتی و از حملات بی پایان به مردم بیدفاع صحبت کنید، آمریکاییها از شما متنفر خواهند شد. آمریکا از دموکراسی و آزادی بیان صحبت میکند در حالیکه هرگز و هرگز اجازه نخواهند داد این آزادی بیان در ایران رخ دهد. خیلی چیزها در کنفرانسها یاد گرفتم، معنای ایستادگی در این دنیا و ایستادن و مبارزه برای آنچه درست است. او برای من نمونه بود و کمک کرد تا خودم را از نظر شخصی توسعه دهم و برای این، من بسیار بسیار سپاسگزارم. ممنون نادر. ما از تو متشکریم و قول میدهیم مبارزه تو برای استقلال و عدالت جهانی را ادامه بدهیم.

لحظه ای از جهاد تبیین و دفاع از اصول و ارزش های انقلاب و جمهوری اسلامی فروگذار نکرد
با نهایت تاثر و تاسف ضایعه فقدان مرحوم استاد نادر طالب زاده جامعه رسانه ای و سینمایی و خانواده بزرگ رسانه ملی را در سوگ خود نشاند.
مرحوم طالب زاده از خیل یاران شهید اهل قلم سید مرتضی آوینی بود که لحظه ای از جهاد تبیین و دفاع از اصول و ارزش های انقلاب و جمهوری اسلامی فروگذار نکرد.
اینجانب درگذشت آن شخصیت دغدغه مند و دلسوز جبهه مقاومت و انقلاب اسلامی را به همسر مکرمه و فرزندان داغدار ایشان و همه دوستداران ایشان تسلیت عرض میکنم و از درگاه خداوند متعال برای بازماندگان صبر و شکیبایی و برای آن مرحوم غفران واسعه الهی و همجواری با یاران شهیدش را مسئلت می نمایم.»

مهمترین رویداد سینمایی بعد انقلاب در باغ فردوس
با نادر طالبزاده در اواخر سالهای دهه شصت در مرکز آموزش فیلمسازی باغ فردوس تهران آشنا شدم. من در بخش بین الملل این مرکز، تعهد دوران تحصیلم را می گذراندم و نادر هم معاون سیف الله داد در بخش آموزش مرکز بود. شهاب عادل هم مدیر عامل آنجا بود. طالبزاده کاراکتر عجیب و غریبی بود. پسر تیمسار اردوبادی، از افسران ارشد دوره شاه بود. جوانی مدرن و تحصیل کرده در غرب (در دانشگاه کلمبیا سینما خوانده بود) که پس از سالها زندگی در آمریکا بعد از انقلاب به ایران بازگشته و افکار اسلامی و انقلابی پیدا کرده بود و به یکی از منتقدان و مخالفان سرسخت غرب و اسرائیل و از مدافعان سینه چاک انقلاب اسلامی تبدیل شده بود. با اینکه عقاید و افکارمان به هم شبیه نبود اما سینما ما را به هم نزدیک می کرد. در مرکز فیلمسازی، تحلیل فیلم درس می داد و آنچه را که از استادانش در دانشگاه کلمبیا آموخته بود به بچهها منتقل میکرد. هرچند تحلیلهایش همیشه رنگ و بوی سیاسی داشت و سعیاش این بود که زیر متنها و لایه های ایدئولوژیک پنهان در فیلمهای آمریکایی از جمله پدرخوانده کاپولا را بیرون بکشد. در همان سالها، سمیناری در باغ فردوس ترتیب داد که از مهم ترین اتفاقات سینمایی برگزار شده در ایران بعد از انقلاب بود. سمیناری که در آن نادر، استیفن شارف، استادش در دانشگاه کلمبیا و از تحلیلگران برجسته آثار هیچکاک را برای یک ورکشاپ یک هفتهای به ایران دعوت کرد و چهره های برجسته دیگری چون سرژ دنی و خمیس خیاطی از منتقدان برجسته "کایه دو سینما"، گئورگی شنگلایا سینماگر گرجستان شوروی و داریوش مهرجویی شرکت داشتند. بعد از مرکز به وزارت ارشاد رفت و رئیس بخش تحقیقات آنجا شد. با اینکه در جبهه تندروها و اصولگرایان بود اما در برخوردهای روزانه و شخصیاش، آدم متعصبی نبود و تاجایی که می دانم تعامل خوبی با فیلمسازان ایرانی داشت.

متعهد و خادم مردم ایران که مانند یک شهید از دنیا رفت
نادر مردی بود که زندگی خود را کامل وقف ایران، مردم، انقلاب اسلامی و مستضعفین جهان کرد. او یک انسان متعهد به معنای واقعی کلمه بود. روح و بدن خود را در گروی ایران گذاشت. حیات خود، روان خود و اموال خود را داد. "نادر" برای خودش کفایت میکند یعنی هر چیزی که داشت برای خدمت به ایران قرار داد. او مانند یک شهید از دنیا رفت. همه فرماندهان موفق همینطورند. شهید بزرگ سلیمانی و دیگران شهید شدند چرا که شهادت بهترین هدیه ایست که خداوند به یک مومن و مبارز خط امام میدهد. امیدوارم جایی که الان هست و ما را نگاه میکند خوشحال باشد و تا رسیدن امام عصر (ع) تلاش کنیم تا راهش را ادامه دهیم.

یک تنه با دعوت از افشاگران امنیتی با امپراطوری رسانهای غرب میجنگید
من ارادت عجیبی به آقای طالبزاده دارم چراکه یک نفری با همین رسانه ایران و شبکه افق با امپراطوری رسانهای ایالات متحده میجنگند و موفق است، این خیلی مهم است. من ندیدم کسی دیگری در این سطح بجنگد با رسانهها و با افشاگری دستشان را رو کند، با روی آنتن آوردن افراد داخلی از خودشان. یک زمانی من اینجا مینشینم و به آمریکا فحش می دهم تحلیلهای خودم را ارائه میدهم، اما یک زمان آقای طالبزاده کسی را دعوت میکند به استودیو که افسر CIA و FBI و یا وزیر و وکیل سابق بوده و پته اینها را روی آب میریزد. پنبه آدمهایی را میزند که کسی جرات نمیکند در موردشان سخن بگوید. و آقای طالبزاده از پایگاه همین رسانه شرقی شیعی ایرانی در مبارزه با آن امپراطوری رسانهای میجنگد. رسانهای که خود رئیس جمهورش میگوید همه دروغگو هستند. خیلی جالب است چرا که آقای طالبزاده با دعوت از این کارشناسان خارجی افشاگری میکند. در حالیکه در رسانههای خودشان حرف نمیتوانند بزنند و خفه هستند و مثلا دموکراسی هم دارند خیر سرشون. کدام دموکراسی آقا؟ آقای طالبزاده یک تنه بدون اسلحه با یک امپراطوری رسانهای میجنگد و من اینها را در برنامه عصر میبینم. امیدوارم این جنگ رسانهای به همت ایشان با امپراطوری خبیث رسانهای غرب ادامه یابد. میدانم این کار و دعوت از این میهمانان خارجی بودجه میخواهد و امیدوارم ایشان مورد حمایت قرار بگیرد.

انسان معنوی، عمیق و روشنگری در سیره پیامبران و دنبال صلح / با او نماز خواندم
زمانی که با او ملاقات کردم فهمیدم خیلی از نظر معنوی انسان عمیق و روشنگری در سیره پیامبران بزرگ و معتقد به عیسی مسیح است. از او ممنونم بخاطر کمک به ایجاد صلح از طریق گردهماییهای بینالمللی به سبک کنفرانسهایی که برگزار میکند. نادر یکی از مخالفان مهم امپریالیسم آمریکا و از سال ۱۹۷۹ یک انقلابی اصیل است. ما در کشوری زندگی میکنیم که واقعاً اسلام را درک نمیکند بنابراین بسیار خوشحال شدم که توانستم به ایران سفر و با نادر طالبزاده دیدار کنم و به پس از بازگشت به آمریکا به مردم بگویم که مسلمانان عیسی را دوست دارند. من با نادر نماز خواندم و ارتباط معنوی برقرار کردیم. نادر فیلم خوبی درباره حضرت عیسی ساخت که فرصتی برای مردم در غرب است که عیسی (ع) را از دیدگاه اسلامی درک کنند.

چهرههای نامدار رسانهای جبهه انقلاب که منشأ آگاهی مخاطبان و اعتلای گفتمان انقلاب و مقاومت بود
درگذشت هنرمند مجاهد، انقلابی و خستگیناپذیر مرحوم «حاج نادر طالب زاده» که در زمره چهرههای نامدار رسانهای جبهه انقلاب محسوب میشد، موجب اندوه و تاثر فراوان گردید.
بیشک تلاشها و مجاهدتهای صادقانه و مثال زدنی وی در میدان هماوردی جبهه رسانهای انقلاب اسلامی با شبکههای رسانهای سلطه و صهیونیسم که منشأ آگاهی مخاطبان و اعتلای گفتمان انقلاب اسلامی و مقاومت و استکبارستیزی در این عرصه شد، ماندگار و موجب افتخار همرزمان، همکاران و علاقمندان ایشان و راهنمایی معتبر برای ادامه دهندگان راه وی است.
این ضایعه غم انگیز را به ملت شریف و قدرشناس ایران اسلامی به ویژه خانواده مکرم و آحاد مجاهدان و فعالان جبهه فرهنگی و رسانهای انقلاب اسلامی تسلیت عرض مینمایم. از درگاه خدای کریم و نعیم برای او مغفرت و رحمت واسعه الهی و همجواری با امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) و برای داغدیدگان ارجمند و عموم بستگان و دوستداران آن مرحوم صبر، شکیبایی و سکینه قلبی مسئلت میجویم.

روشنفکر جذاب و دارای ظرافت، بسیار باهوش، صاحب تحلیل و دارای ذهن درجه ۱ که از ابتدا من را تحت تاثیر قرار داد
او مرد بسیار تحلیلگر و بسیار باهوش بود. ظرافت و تفاوت زیادی با دیگران داشت.او یک ذهن و فکر درجه یک داشت که من از همان ابتدا بسیار تحت تأثیرش نادر بودم. بهترین کاری است که هر یک از ما در یک دنیای پیچیده و آشفته میتوانیم انجام دهیم اینست که بین خوبیها و بدیها تفاوتی ایجاد کنیم. او در ارتباطات بینالمللی و تلویزیون جایگاهی فوقالعاده به ایران بخشید که تا امروز مثال زدنی است. او را یک روشنفکر جذاب یافتم که بینش لازم را داشت تا تشخیص دهد که روشنفکران از سراسر جهان برای پرداختن به سیاست خارجی گرد هم میآیند که این خود روشی بسیار مؤثر برای ارتقای ارتباط و صلح بین ملتها بود. او با دعوت دامنه گستردهای از سخنرانان با نظرات بسیار گوناگون، تلویزیون دولتی ایران را به محل تولید قدرت بینالمللی تبدیل کرد؛ این خیلی فراتر، هوشمندانهتر و آموزندهتر از تمام برنامههای تلویزیونی آمریکاست.

طالبزاده پوزخند خمینی بود بر تقیزادهها
یک سال بعد … میشود هنوز عاشقانه گریه کرد از داغ تلخ نداشتنش، و میشود صد دانه تسبیح شیرین الحمدلله گفت برای داشتنش؛ خدا را شکر که نادر طالبزاده را داریم، و سید مرتضی آوینی را، و مصطفی چمران را، و قاسم سلیمانی را، و …، و بیاورند اگر دارند مشابهش را.
فرنگیها میگویند جنتلمن، ما میگوییم آدم حسابی، معتمد، مطمئن، عبدالله، خداداد. هدیهی خدا بود انگار. هر که داشتش جا داشت فخرش را بفروشد، فخر او را که فخرفروش نبود با همهی افتخاراتش.
«حال خوبی داشت»، مهمترین جملهای که میتوانستی از او دربارهی کسی بشنوی، و حالا میشود دربارهی خودش این را گفت. حال خوب؛ معیار تحسینش همین بود همیشه؛ و چه حالی پیدا کرده بود از پس گذشتهای که رهایش کرده بود به شوق آخرالزمان، زمانی موازی، جهانی دیگر.
معلوم بود اول مقلبالقلوب و الابصار شسته دل و دیدهاش را با آبی آسمانی؛ این را چشمهایش میگفت؛ و از بهمن ۵۷ به عنایت حضرت محولالاحوال به جهان دیگر پا گذاشته بود؛ و چه بود انقلاب اگر عبور از جهل به عقل، از ظلمت به نور، از دنیا به آخرت نبود؟
شمهای را علی موذنی روایت کرده در رمان ارتباط ایرانی. «– خواندهای آن رمان را؟ + بله سالها پیش. – قصهی منه.» لحظهای سکوت، و شلیک خنده. یکی یکی صحنههایش یادم میآمد و میخندیدیم دوباره با هم. چرا حدس نزده بودم همان اول؟ رمان بود آخر، داستان بود، تخیلی، ساختگی، مصنوعی، بافتنی، دروغی؛ و حالا ما بودیم و نادر طالبزاده. داستانی که پا در واقعیت گذاشته بود، و نه واقعیتی که بپیوند به قصهها؛ و چه خوب که خیال نبود و خواب و سراب؛ حقیقتی بود و هست کنارمان.
حالش خوب بود همیشه. در خوزستان ۱۳۶۵ باشد یا گراژده ۱۹۹۲ یا فتنهی ۸۸. سیر نمیشد لبخند از روی ماهش، مولایش گفت «بشره فی وجهه»؛ نادر طالبزاده صاحب عمیقترین لبخند به غربزدهها در ایران معاصر.
سینماییها وقتی سر میچرخاندند در میان خودشان عاقبت هم کسی را نمییافتند برای دیالوگ با نمایندهی هالیوود مدرن، بهتر از دبیر جشنوارهی عمار، و میپذیرفت با بزرگواری و لبخند؛ که مدرک کلمبیا یونیورسیتی و شاگردی استفان شارف را نکشید هیچ وقت به رخ آنها که به رخ میکشند رخ به رخ شدن با اکتوری در کن یا اکتریسی در ونیز، پشت توالتی یا روی کارپتی.
طالبزاده پوزخند خمینی بود به تقیزادهها از فرق سر تا ناخن پایشان، قصیدهی بلند انقلاب اسلامی بود در هجو غربزدگی، صدها مار حیرتزده برابری نمیکنند با بند یکی از کفشهایی که قدم زده بود از هارلم تا شلمچه، از منهتن تا اربعین.
طالبزاده را نه فقط در کنار اولیور استون یا در گفتگو با الکساندر دوگین یا در کلاس استفان شارف یا در بحث با مصطفی عقّاد یا حتی در رفاقت با موجود ممتاز و آسمانی دیگری به نام سید مرتضی آوینی، که در خلوتش با خدا باید دید. هوادار کت استیونس به عشق جعفر طیار رسیده بود، با هجرت. دوستانش میدانند که چه قدر دوست داشت سورهی زلزال را، والعادیات را، نصر را، و توحید را، سبحانالله، و الحمدالله، و لا اله الّا الله و الله اکبر؛ و باید نیمهشبهای سرد بیماری دیده باشیاش در قنوتهای گرم. وضویش دست شستن بود از اعترافات سهمگین قاضی به مصادرهی اشتباهی. زندگیاش نماز بود؛ نماز عصر، نماز راز، نماز بشارت، نماز شقایق، نماز ساعت، نماز افق، نماز عمار، و نماز جعفر طیار.
یک سال بعد … میشود هنوز عاشقانه گریه کرد تا صبح از داغ تلخ نداشتنش، و میشود صد دانه تسبیح شیرین الحمدلله گفت برای داشتنش. خدا را شکر که نادر طالبزاده را داریم، و سید مرتضی آوینی را، و مصطفی چمران را، و قاسم سلیمانی را، و ….
«فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ»

یک فرد جهانی وفادار به انقلاب اسلامی که از داخل فرهنگ غرب همانند یک فیلسوف و هنرمند با ما سخن میگفت و از معدود صداهای ایران بود که در غرب شنیده میشد
در آمریکا شخصیتی به نام والتر کرونکیت بود که همه او را در رسانهها میشناختند. کرونکیت یک فرد رسانهای بسیار معتبر بود. وقتی به اهمیت نادر داخل ایران پیبردم، به نوعی شبیه والتر کرونکیت ایران بود. او به فرهنگ ما (غربیها) کاملا رسوخ کرده بود و از درون فرهنگ ما صحبت میکرد.نادر گاهی حاضر میشد وارد گفتگوها و بحثهای نامتعارف شود. او روحیه یک هنرمند و یک فیلسوف را داشت. واقعاً یکی از افراد جهانی بود و آشکارا به انقلاب اسلامی ایران وفاداری بسیار زیادی داشت. در کنفرانسهای افق نو، میتوانستم متوجه شوم که ما اینجا در غرب چقدر سانسور شدهایم. افق نو مثل این بود که در یک قطار سریع السیر قرار گرفته بودیم تا به طور ناگهانی از قله به جهان نگاه کنیم. من به یک راهنما نیاز داشتم که نادر به خوبی این جای را برایم پر کرد.درگذشت نادر را فقدانی برای جهان میدانم. صداهای کمی در ایران هستند که در غرب شنیده میشوند و نادر حقیقتا در غرب شنیده شد. نادر طالبزاده کارهای مهمی برای جمهوری اسلامی انجام داده و در زندگی خود من نقش زیادی دارد. از کسی که نادر را اولین بار به من معرفی کرد ممنون هستم چراکه موجب شد پیشرفتی شگفت انگیز در زندگی من شروع شود. نادر فقط در لحظه نمیماند و در مورد جهت کلی زندگی و فلسفه هستی سخن میگفت. نادر ممنون و امیدوارم در آینده، روح تو که حالا رها شده مسیری به سمت جلو پیدا کند همانگونه که همیشه پیدا میکردی و چقدر از احساسات درونی و مبارزات خودت را با ما به اشتراک گذاشتی و ثمرههایش را در دسترس بسیاری از ماها قرار دادی و به همین خاطر خیلی از تو متشکر هستیم.

افراد کمی همه این خصوصیات را دارند / هرگز دنبال منفعت و اهداف شخصی نبود و در پوست خودش نمیگنجید و بسیار بیشتر از توان یک انسان معمولی فعال بود
طالبزاده همچون نامش نادر بود و علاوه بر تسلط به زبان انگلیسی در زمینه برنامهسازی، مجریگری، تحلیلگری و همچنین کارگردانی فعال بود. افراد کمی داریم که همه این خصوصیتها را یک جا داشته باشند. مرحوم طالبزاده سینما را به معنای واقعی جنبه هنر بیان میکرد و هرگز دنبال منفعت و اهداف شخصی نبود. در حین جنگ نادر زخمی و شیمیایی شد و به عنوان راننده لودر در سنگرسازی فعالیت میکرد. من او را نمیشناختم و بعداً فیلم اثرگذار و هیجان انگیز والعصر را از او دیدم که مشخص بود فیلمبردار (نادر) در وضعیت خطرناکی فیلمبرداری کرده بود و آدم را سر ذوق میآورد. من چندجا از او و فیلمش گفتم و از سیدمرتضی آوینی در مجله سوره شنیدم که نادر را میشناسد و قرار گذاشت و با هم رفیق شدیم. هرچه که زمان بیشتر میگذشت بیشتر متوجه میشدم که خیلی سرحال و با تسلط به فعالیتهای فرهنگی انقلابیش ادامه میداد. آنهایی که نادر طالبزاده را میشناختند میدانند که در پوست خودش نمیگنجید و خیلی بیشتر از توان یک آدم عادی در زمینههای مختلف فعال بود که من با بخش کوچکی از آنها آشنا هستم.

ذهن شگفتانگیز، مهارتی فوقالعاده و قلبی به اندازه یک کوه
نادر به دنبال همکاری نزدیکتر میان ایرانِ مسلمان با مسیحیان و یهودیان بود. نادر نه فقط ذهنی شگفتانگیز و مهارتی فوقالعاده در تحلیل داشت، بلکه تواناییهای مدیریت نیز دارا بود. کنفرانس افق نو را بنیانگذاری و اداره کرد و آمریکاییها و اروپاییها را به این کنفرانس دعوت مینمود. نارسایی قلبی نادر برای من غیرقابلدرک بود چراکه قلبی به بزرگی کل وجودش داشت، به اندازه یک کوه. عشق همهشمول نادر طالبزاده در دفعات بیشمار در دیدارها و مکاتبهات ما، که [متأسفانه]بیشازحد کم بودند، مشهود بود. نادر از همه استقبال میکرد؛ صرفنظر از نظریههایشان؛ صرفنظر از دینشان.

چک دست کسانی است که خودمان دستهچک دستشان دادیم اما به اسم نو انقلابیگری از روی ما رد شدهاند / همانها که قلبت را آزردند سیاهپوش خواهند شد
نادر جان!
می دانم از امشب پوستر هایت را فراوان چاپ خواهند کرد و برایت کلیپها و مستندها خواهند ساخت اما از غصههای این سالهای آخر تو نخواند گفت.
از بیمهریهای کسانی که تو برایشان نردبان فراهم کردی. از حرفهای در گوشی که بارها برایم گفتی و مرا هم به صبوری دعوت کردی.
از اینکه میگفتی مسعود جان! نسل جنگ چیز دیگری بود و تکرارنشدنی است و از همسنگران امروز باید به اندازه فهمشان توقع داشت.
میگفتی چک دست کسانی است که خودمان دستهچک دستشان دادیم اما به اسم نو انقلابیگری از روی ما رد شدهاند. کاری که ما با نسل خودمان و سید مرتضی آوینی نکردیم.
میدانم درست مثل شهید آوینی همانها که خون به جگرش کردند و برایش مرثیه خواندند، برای تو هم همانها که قلبت را آزردند سیاهپوش خواهند شد.
حیف که به صبر و سکوتم فراخواندی وگرنه گفتنیها بسیار است.
عزت و ذلت دست خداست نادر جان. سلام مرا هم به امام و شهدا برسان و بگو رفقای قدیمی در راه هستند…

مصاحبهگر جذاب، ماهر و هوشمند
سوالهای نادر خیلی هوشمندانه بود و به شکلی ماهرانه مصاحبه را پیش میبرد، جوری که شما دوست داشتید هرچه میدانید را بگویید. او مرد بسیار مهربانی بود که آهسته اما شیوا و با صدای بم مخصوص به خود صحبت میکرد، هر بار ساعتها خِرد و دانش خود را به اشتراک میگذاشت، اما همچنین با دقت به صحبتهای همصحبتهای طرف مقابل گوش میداد، سؤال میکرد، و گهگاه به مکالمات جدی، نرمی و شوخ طبعی تزریق میکرد. هیبت بزرگ او با ریش پر، ابروی پرپشتش او را خشن و جذاب نشان میداد. من با او شوخی میکردم که میتوانم رعد و برق را تصورکنم که از چشمانش بیرون میزند. او واقعاً نماد جبهه فرهنگی انقلاب ایران بود.

او به نور الهی منور شد و در تقابل با جریان مرعوب غرب بود / باید از مکتب نادر سخن گفت که خود میوه درخت انقلاب بود / تمام بهانههای برای انحراف او از ولایت بود اما او موفق شد / حالا نه یک شخص بلکه یک شاخص و نشانهای نورانی است برای دعوت به انقلاب
حاج نادر طالبزاده عزیز سردار سرافراز جبهه فرهنگی و ماهچهره انقلاب اسلامی بود. او تربیت شده مکتب امام و انقلاب هست و ظهور پدیدههایی مانند او از نفحات انقلاب در عصر ما است. نادر طالبزاده هرچقدر هم ممتاز باشد و مثال زدنی اما امروز بیش از اون باید از مکتب حاج نادر سخن گفت. حاج نادر و حاج قاسم هرچقدر شیرین باشند میوههای درخت تنومند انقلاب اسلامی هستند. همه زیباییها و بالندگیها و شکوه و خیر و برکتی که در نادر طالبزاده بود برآمده از مکتبی بود که در وانفسای مدرنیته و دنیای مادیگرای غربزده توانسته شخصیتهای مانند او و آوینی و حاج قاسم و چمران را به ثمر بنشاند. او مصداق روشن انسانهایی است که در مسیر ولایت الهی قرار گرفته و به نور الهی منور میشوند. نادر طالبزاده در مقابل جریان ارتجاعی ریزشها و جریان منفعل و مرعوب قرار دارد. او به توحید و عدالت و امامت و هدایت و ولایت دعوت میکند. تمام بهانههایی که میتوانست دستاویز شیاطین کوچک و بزرگ باشد تا یک عنصر ایمانی را از مسیر ولایت منحرف کند در برابر او بود اما موفق نشدند. زندگی پر زرق و برق تمدن غرب، برخورداری از تمتات طاغوت، دلزدگی و ناراحتی و گلهمندی از بیمهریهای اردوگاه مومنین هیچکدام نتوانست او را از صراط مستقیم انقلاب اسلامی دور کند. همانقدر که دوستداران و مومنان او را دوست دارند، مورد غیظ و غضب دشمنان قرار گرفت که گوارای او باد. راه او از میان پرتگاه تحجر و تجدد کور غرب عبور میکند. از یک سو مظهر امید، نوآوری، روزآمدی، نگاه روشن به آینده و در مقابله با تحجر و از سویی دیگر گردنفراز و درگیر با تجدد کور غرب بود. ما نه با یک شخص که با یک شاخص روبرو هستیم. او نشانهای نورانیست برای دعوت به مکتب. او زمانی برای جمع کردن میهمانان کنفرانس افق نو خون دل میخورد تا بتواند مقدمات حضورشان در همایش را فراهم کند و بارها از بیمهریها نالید، ازین سازمان به اون سازمان، ازین نهاد به اون نهاد دوید تا بتواند برای برگزاری همایش پشتیبان پیدا کند، و بین دو لبه قیچی بیمهران داخلی و دشمنان خارجی که او و همایش افق نو را تحریم کردند قرار گرفت و کم نیاورد و با تحمل مسیر را ادامه داد و امروز خود منبع فیض شدی برایمان.

چیزی که خیلی از ایرانی توهم درکش را داشتند، نادر به خوبی می فهمید / صمیمیت و دلسوزی برای گروههای مختلف / دارای دانش فوقالعادهای و قدرت درک و منطق غیر رایجی / صادق بود و اصول اخلاقی محکم و استواری داشت / خونگرم، مهربان، سخاوتمند و به طور غیرمعمولی شجاع / حتی وقتی شرایط برایش دشوار میشد کار صحیح را انجام میداد / جوانان ایرانی را با فضای جهانی همراه کرد /
او چیزهایی را فهمید که خیلی از ایرانیها در تهران خیال می کنند فهمیدند. طوری برخورد می کرد که افراد به سرعت با او احساس راحتی می کردند. احساس می کردم خیلی زود باهم دوست شدیم. همیشه دلم برای نادر تنگ خواهد شد و امیدوارم بهشت جایی شبیه کنفرانس افق نو باشد تا دوباره هم را ببینیم. کاش کنفرانس های افق نو بیشتری داشتیم ولی خواست خدا این بود و تو، رفیق، کار خود در دنیا را به خوبی انجام دادی. برای منی که خودم در رسانههای جایگزین فعالیت میکنم، او یکی از قهرمانهاست و من همیشه به او نگاه میکنم. ما الان به افرادی مثل نادر نیاز داریم که برای گروههای مختلف مردم دلسوز باشد، نادر نه تنها دانش فوقالعادهای در خصوص مهمترین مسائل روز بلکه قدرت درک و منطق غیر رایجی داشت. او هر دو جامعه را به خوبی میشناخت، زمان طولانیای را در آمریکا سپری کرده بود و مثل زبان مادری به زبان انگلیسی تسلط کامل داشت و همچنین صاحب درک کاملا بومی از فرهنگ آمریکا بود. اگر قرار باشد برای این خط مقدم فردی را انتخاب کنیم که مشکلات بین ایران و آمریکا را حل کند بنظرم نادر بهترین گزینه است. وی اصول اخلاقی محکم و استواری داشت که همین باعث عملکرد صادقانه او میشد. پیام او پیامی بود که مردم آمریکا نیاز دارند بشنوند. میدانیم کنفرانسهای افق نو تأثیر عظیمی داشتند، محور نومحافظهکار-صهیونیستی در واشینگتن احساس کرد باید جلوی حضور آمریکاییها در این کنفرانسها را بگیرد. با تحریم افق نو و اعزام [مأموران] افبیآی برای هشدار به مهمانان، بخش مرتبط در قانون اساسی آمریکا در دفاع از آزادی بیان را تحقیر کردند. اگر از پیامدهای کنفرانس افق نو وحشت نداشتند، دست به چنین اقدام افراطی و غیرقانونیای در نقض قانون اساسی نمیزدند؛ اما این کنفرانس در حال آشنا کردن متفکران آمریکایی با مکاتب جدید فکری بود و دیدگاههای آنان را دربارهی وقایع جهانی، به طور کلی، و ایران، به صورت خاص، تغییر میداد. نادر انسانی حقیقتاً خونگرم، مهربان، سخاوتمند و به طور غیرمعمولی شجاع بود. هر کس او را میدید، علاقهی شدیدی به او پیدا میکرد. نادر واقعاً انسان خوبی بود که همیشه سعی میکرد کارِ درست را انجام دهد؛ حتی اگر در معرض سختی یا خطر قرار میگرفت. بسیاری از جوانان ایرانی از کارهای نادر درس گرفتند و در طول کنفرانسها با طیف وسیعی از دیدگاههای ضدامپریالیستی جهانی آشنا شدند. نادر به آنها کمک میکرد تا همزمان با گذارِ جهان به رویکرد چندقطبی، خود را به ابزارهای لازم برای پیدا کردن راهشان در چشماندازِ در حال تغییرِ ژئوپلتیک و ایدئولوژیک دنیا مجهز کنند.

اعتراف میکنم که شناخت من در آن زمان بسیار محدود بود / غرب شناس و آشنا با دانشمندان و نظریهپردازان غربی
در سال ۷۴ مسؤولیت ادارهکل پژوهش معاونت سینمایی ارشاد را به او واگذار کردم، ولی اعتراف میکنم که شناخت من در آن زمان بسیار محدودتر از سالهای بعد بود. نادر واقعیت غرب را شناخته و با دانشمندان و نظریهپردازان تمدن غرب آشناست و ابزار آنان بهویژه در حوزه فیلم، مستند و رسانه را به خوبی میشناسد. طالبزاده غرب را به درستی تشریح میکند و مورد واکاوی و تبیین صادقانه قرار میدهد.

نادر یک ایرانی اصیل و بهترین گزینه ممکن برای راهبری افق نو بود که موقعیت بد را تبدیل به خروج تحسین برانگیز میکرد
او افرادی را از همه دنیا دور هم جمع کرد و طوری به آنها مجال حرف زدن داد که هیچ جای دیگر روی زمین این فرصت به آنها داده نمیشد. برای برگزاری افق نو هیچ کس صلاحیت بهتری از نادر نداشت. نادر انگلیسی آمریکایی را کامل صحبت میکرد. همه ما از گفتگوهایی که نادر ترتیب داد سود بردیم. او میدانست چگونه مردم را دور هم جمع کند، و حتی وقتی کنفرانسها تهدید به حاشیه رانده شدن میشد، نادر بلد بود چگونه از یک موقعیت بد، یک خروج تحسین برانگیز داشته باشد. او برگزاری همایشها را با ظرافتی انجام داد که اعتماد مدعوین از سراسر جهان را جلب کرد و از این رو، در ذهن من نادر به یک ایرانی اصیل تبدیل شد. همه ما به دنبال یک ستاره در جستجوی نشانهایی بودیم که ما را در صلح متحد کند تا اینکه به قول ملای اهل قم، امام دوازدهم با عیسی در کنارش بازگردد. ما هنوز در این جستجو هستیم، اما اکنون باید بدون راهنمایی نادر از آن ستاره پیروی کنیم.

طلایهدار جهاد تبیین
نادره فرهنگ و هنر، راویتگر فتح و عشق، همسنگر و یاور شهید آوینی، طلایهدار جهاد تبیین در ایران، بوسنی و هرزگوین و هر نقطهای که نیاز به حضورش بود، سردار ثابتقدم جبهه انقلاب، بانی کنفرانس افق نو و جشنواره عمار، مربی صدها هنرمند انقلابی، عنصر موثر در راهاندازی شبکه افق، سازنده بشارت منجی، مستند خنجر و شقایق و دهها برنامه هنری و تلویزیونی، صدای رسای مقاومت، استاد نادر طالبزاده در روز جهانی قدس دعوت حق را لبیک گفت تا پس از عمری مجاهدت و تلاش صادقانه، روح بلندش در جوار رحمت الهی آرام گیرد.
آسمانی شدن این چهره نام آشنا و خوشنام عرصه فکر، هنر و رسانه را به رهبر فرزانه انقلاب، ملت ایران، به ویژه دوستداران آن عزیز سفر کرده و رزمندگان جبهه مقاومت تسلیت عرض می کنم و به سردمداران کاخ سیاه که این انسان فرهیخته را تحریم کرده بودند اطمینان می دهم که شاگردان و دوستداران نادر با انگیزه مضاعف مشی روشنگری، ظلم ستیزی و دفاع از مظلوم را در قالب جذاب هنر ادامه خواهند داد و این پرچم پرافتخار در اهتزاز خواهد ماند.
از خداوند منان مسئلت می کنیم که نادر عزیز در اعلی علیین در محفل شهیدان عند ربهم یرزقون باشد.

دارای اقتدار و قتدرت، درک صحیح از واقعیت زندگی آمریکایی، بسیار باهوش و فهیم که خیلی خوب گوش میداد و حتی اگر مخالف بود سریع واکنش نشان نمیداد / خاص و بینظیر بود با نگرشی وسیع و کسی نمیشناسم که جای خالی نادر را پر کند
او بسیار روان و بسیار محاورهای انگلیسی آمریکایی را صحبت میکرد. اما بیش از آن، او درک درستی از نگرشهای آمریکایی و واقعیت زندگی آمریکایی داشت. هرکسی که نادر را ملاقات میکرد میدانست که او بسیار باهوش و فهیم است و یکی از چیزهایی که من را تحت تاثیر قرار داد این بود که او خیلی خوب گوش میداد و سریع واکنش نشان نمیداد. او بی تاب نبود. با احترام به صحبتهای افراد گوش میداد، حتی اگر نظرات آنها را قبول نداشت یا حتی از آنها خوشش نمیآمد. اگر کسی چیزی میگفت که ممکن بود با آن مخالفت کند، از نظر احساسی درگیر نمیشد. این موضوع به او اقتدار و قدرت میداد که بسیاری از افراد دیگر ندارند. درک و آگاهی بین آمریکاییها و ایرانیها در این برهه حساس از تاریخ اهمیت ویژهای دارد و نادر از این اهمیت و نحوه برخورد با آن به روشی فراتر از یک دولت یا صرفا دیپلماسی یا روابط عمومی آگاه بود. وقتی به گذشته نگاه میکنم، دوست داشتم این فرصت را داشته باشم که در موقعیتی بهتر و بیشتر با او صحبت کنم. نادر به افراد کمک میکرد تا همدیگر را بهتر درک کنند. او تا حدی به خاطر هشیاریاش، بلکه پیشینهاش، چیزها را از یک زاویه بزرگتر میدید که بسیار خاص و بینظیر بود. خیلی سخت است وقتی میبینم چگونه افراد خلائی که نادر با رفتنش ایجاد کرده است را لمس میکنند. غمناکترین و تاسف بارترین مساله اما این است که کسی را نمیشناسم که جای خالی نادر را پر کند.

هنرمند تراز، شجاع، با خرد و صاحب دانشِ انقلاب اسلامی که وارد میدان کارزار فرهنگی با صهیونیست بین الملل شد و بیماری جسمی موجب خلل در اجرای تکلیف الهی اش نشد
با نهایت تاسف و تاثر خبر درگذشت هنرمند متعهد و مجاهد خستگی ناپذیر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، آقای نادر طالب زاده را دریافت کردم.
طالب زاده عزیز ما، الگوی ارزشمندی از هنرمند تراز انقلاب اسلامی بود که با خردمندی و دانش، شجاعانه وارد میدان کارزار فرهنگی با صهیونیست بین الملل و استکبار جهانی شد، و با روشن گری از پرونده سیاه مدعیان آزادی و حقوق بشر، آنان را رسوا نمود و با برپایی رویدادهای بزرگی همچون کنفرانس «افق نو»، چشماندازی روشن فراروی گروههای آزادی خواه جهان ترسیم کرد.
او مستند ساز و روایتگر صادق رشادت های فرزندان معنوی خمینی کبیر در جبهه مقاومت، از بوسنی، فلسطین، لبنان، سوریه، عراق، افغانستان و یمن بود و در این راه مشکلات و بیماری های پی در پی که جسم او را رنجور کرده بود، نتوانست خللی در اجرای تکلیف الهی اش پدید آورد تا بالاخره هم زمان با روز جهانی قدس، روح پاکش از میان ما پر کشید و به وصال دوستان شهیدش رسید.
اینجانب رحلت تاسف برانگیز این هنرمند مکتبی و انقلابی را به محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی، خانواده محترم، علاقه مندان و شاگردان آن مرحوم، و عموم جامعه هنری و فرهنگی کشور تسلیت عرض میکنم و در این ایام نورانی ماه مبارک رمضان، علو درجات را برای آن عزیز سفر کرده از درگاه خداوند متعال مسئلت مینمایم.

ذات کار او در جهت افزایش درک است
من از حضور در برخی از برنامههای گذشته او لذت بردهام و از صحبت با او در آن برنامهها متوجه شدم که هدف او این است که به همه بفهماند اگر همدیگر را درک کنیم، دنیا جای بهتری میشود، حتی اگر با هم توافق نداشته باشیم. ذات کارها و نگاه نادر طالبزاده و همچنین ماهیت کارهایش این است که درک و معلومات مخاطب را بالا ببرد.

طالبزاده با هنر خود، صدای مظلومان عالم بود
درگذشت هنرمند خستگیناپذیر، متعهد و انقلابی، مستندساز سالهای پرافتخار دفاع مقدس استاد حاج نادر طالبزاده موجب تأسف و تأثر فراوان شد.
آن مجاهد نستوه عرصه هنر که از همراهان و همکاران سید شهیدان اهل قلم شهید مرتضی آوینی بود، سراسر عمر خود را وقف خدمت مخلصانه و بیمنت به انقلاب اسلامی کرد و حقیقتاً از چهرههای درخشان عرصۀ جهاد تبیین و الگویی جاودان برای تمامی هنرمندان جبهه مقاومت و مبارزه با رژیم جنایتکار صهیونیستی بهشمار میآمد؛ آن مرحوم در مسئولیتهای گوناگون از جمله دبیری کنفرانس بینالمللی افق نو، دبیری جشنواره فیلم عمار، تهیه و تولید مستند و تولیدات هنری متعدد روشنگر و انقلابی و تدریس و پژوهش فرهنگی و رسانهای باقیات صالحات ارزشمندی از خود بر جای گذاشت.
مرحوم طالبزاده با هنر خود، صدای مظلومان عالم بود و دغدغۀ یاریرسانی به مظلومان و مستضعفان عالم لحظهای از خاطر شریف او دور نماند.
اینجانب این ضایعه را محضر ملت شریف ایران، مجاهدان جبهۀ هنر و فرهنگ انقلاب اسلامی، دوستداران، شاگردان و خانوادۀ آن مرحوم تسلیت میگویم و از خداوند متعال برای ایشان علو درجات و برای بازماندگان صبر و اجر مسئلت دارم.

برادر نادر فردی بینظیر بود و دارای درک منحصر به فرد از آمریکای شمالی و فرهنگ ایران
در غم از دست دادن برادرم نادر که فردی بی نظیر بود سوگوار شدم. او کنفرانسهای افق نو را ایجاد کرد و با موانع و مرزهای جدید روبرو شد. درک منحصر به فرد او از آمریکای شمالی و فرهنگ ایران، او را قادر ساخت که این پلها را بسازد، و باعث شد دشمن برای موفقیتش تحریمها را بر شخص او تحمیل کند. او به من گفت که زندگیاش با انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ زیر و رو شده است. نادر تعهدات جدیدی برای همه ما ایجاد کرد. خوب، من همیشه او را بهخاطر خلق این امکانات جدید، مرزهای نوین بینالمللی انسانگرا و چیزی که باید از آن بیاموزیم و بر آن بنا کنیم به یاد خواهم داشت.

کمیاب و پل بین قارهای و فرامرزی برای تعامل با فرهنگهای مختلف / یک بار ملاقاتش کنی دیگر فراموشش نمیکنی
نادر در فارسی به معنای کمیاب است و این دقیقا چیزی است که او هست. او یک پل عالی برای عبور از قارهها و مرزها جهت تعامل با مردم از فرهنگهای مختلف است. او نه تنها پل میسازد، بلکه مردم را دور هم جمع میکند. بسیاری از فعالان ضد جنگ در این گردهمایی بزرگ بینالمللی دور هم جمع شدهاند و به لطف نادر همدیگر را میبینند و سکویی برای این فعالیتها پیدا میکنند. نادر کسی است که اگر با او ملاقات کنی، هرگز فراموشش نمیکنی.

به آسانی از گذشته به حال و از حال به آینده میرفت و دوباره به گذشته بر میگشت و این انسان مهربان حالا جایی است که میتواند به ما انرژی دهد
این چند روز خیلی تحت تاثیر بودم. از زمانی که خبر بد فوت نادر را شنیدم روزی نبود که به او فکر نکنم و در افکارم با وی سخن نگویم. او حالا میتواند طعم میوههای زحمات چندین سالهاش را بچشد. میدانم که اتفاقات بزرگی خواهد افتاد. با وجود اینکه حضوری فیزیکی نادر را نداریم اما الان جایی است که میتواند به ما انرژی دهد و به هیجانمان بیاورد تا مسیرش را ادامه دهیم. بین تمام افرادی که در این سالهایی که کار میکنم شناختم کسی را یادم نمیآید که بتواند به آسانی نادر از گذشته به حال و از حال به آینده برود و دوباره به گذشته برگردد و به همین دلیل است که او را یکی از اسامی اول در این لیست کوتاه میدانم. بحث فقط درباره هوش نادر نیست بلکه در خصوص مهربانی و شفقت اوست، نادر واقعا یک انسان خوب بود.

جهان مرد واقعاً بزرگی و یک فرد انقلابی را از دست داد و ارتباط با نادر برای من مایه افتخار بود
عمیقاً مایه افتخار من بود که در چند مناسبت با نادر طالبزاده دیدار و ارتباط داشتم. وی فیلمساز، محقق، ضدصهیونیست و ضدامپریالیست درخشانی بود. امروز، جهان مردی بزرگ را از دست داد. نادر طالبزاده یک انقلابیِ بزرگی بود که چیزهای زیادی به من آموخت!

دارای ارتباط شگفت انگیزی با اهل ایمان در سراسر دنیا
نادر ارتباط بسیار شگفت انگیزی با اهل ایمان در سراسر دنیا دارد. او مستندهایی در خصوص مسائل معاصر از جمله سلاحهای کشتارجمعی استفاده شده توسط عراق علیه ایران ساخته و همچنین فیلم عالی بشارت منجی که برای اهل کتاب درباره مسیح از دید مسلمانان تولید کرده است. البته مشکل حقیقت همیشه همین بوده که نشر آن سخت است اما او انگشت خود را روی حقیقت گذاشته. کنفرانس افق نو راهی برای جلب توجه مثبت به ایران است که در غرب به صورت منفی به تصویر کشیده شده است.

تراوش روح و مردم مبارز و اهل اندیشه ایران بود و این متفکر عظیم و مبارز از بزرگترین شخصیتهایی که در عمرم دیدهام
نادر یکی از بزرگترین شخصیتهایی که به عمرم دیدهام. من از مرگ نادر کاملاً شوکه شدم. من هنوز نمیتوانم باور کنم که چنین فردی اکنون دیگر بین ما نیست. برای من خیلی سخت است که زندگی به غنای زیست نادر را فقط در چند کلمه خلاصه کنم. اما برای من نادر تراوش روح و مردم ایران است. من همیشه مردم ایران به مثابه عقاب، شیر و مردمان مبارز و اهل اندیشه میدانم و نادر دقیقاً چنین انسانی است. او مرجع و متفکری بزرگ و هنرمندی برجسته و در عین حال، مبارزی عظیم در نبرد مشترک ما برای آزادی و اقتدار خداوند متعال بود. من به شدت دیدگاه راهبردی نادر را در مورد امور جهانی تحسین میکنم و قویا میتوانم قول بدهم که این مبارزه را ادامه خواهیم داد. ما این کار را ادامه خواهیم داد به شکلی که او میخواست و دوست داشت.

میراث نادر ماندگارتر از دموکراسی قلابی و آزادی بیان دروغین غرب است / جایگزینی کسی که اینگونه بین ملل پل میزد دشوار است
نادر طالبزاده رفت، اما ماندگاری میراث او بسیار بیشتر از دشمنان غربیاش و حامیان قلابی دموکراسی و آزادی بیان خواهد بود. همانهایی که اتفاقاً نادر را دقیقاً به این دلیل تحریم کردند که مواضعش بسیار مستحکم و قابل دفاع بودند. جایگزینی انسانهایی مانند نادر، دشوار است؛ چراکه این افراد تمام استعدادهای لازم برای انجام کارهایی را دارند که دیگران از آن عاجز هستند و دلِ انجام کارهایی را دارند که دیگران نمیکنند، کارهایی مانند پل زدن بین ملتها.

فردی با جذبه که شهرتش به ایران خلاصه نمیشد و ظرفیت ایران در گردهم آوردن چهرههای برجسته و متخصص را نشان داد
من سعادت بزرگی داشتم که دکتر نادر طالبزاده را در کنفرانس افق نو در سال ۲۰۱۷ ملاقات کنم. این دیدار به من فرصت داد تا با فردی با جذبه آشنا شوم؛ شخصی که مشهور بودنش فقط به ایران محدود نمیشود. کنفرانسی که در آن شرکت کردم به من نشان داد که ایران تا چه اندازه یکی از معدود کشورهایی است که میتواند این طیف وسیع از شخصیتهای برجسته و متخصص را دور هم جمع کند.